جدول جو
جدول جو

معنی لگد افکندن - جستجوی لغت در جدول جو

لگد افکندن
لگد پراندن ستور، لگد انداختن
تصویری از لگد افکندن
تصویر لگد افکندن
فرهنگ فارسی عمید
لگد افکندن
جفتک انداختن، زیر بار نرفتن امتناع کردن از قبول امری
تصویری از لگد افکندن
تصویر لگد افکندن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لرد افکندن
تصویر لرد افکندن
لرت افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلند افکندن
تصویر کلند افکندن
فال کلند زدن
فرهنگ لغت هوشیار
در قدیم رسم بود که زنان چون به فال گوش می ایستادند افسونی خاص بر کلید دمیده بر سر راه می انداختند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لرت افکندن
تصویر لرت افکندن
ته نشین شدن درد شراب
فرهنگ لغت هوشیار
لنگر انداختن: بدریایی که همچون نوح من افکنده ام لنگر سفینه بر سر موجش بود تابوت ساحلها. (محمد قلی بیک سلیم آنند لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
انداختن گل، سرخ شدن گونه ها همچون گل گل انداختن: سرخی رخساره آن ماهروی بر دورخ من دو گل افکند زرد. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار